دوست!

بی دوست نشاید زنده بودن!

دوست!

بی دوست نشاید زنده بودن!

یادی از آن نامه..!

بهم گفت شعرها بی معنی نیستن..! 

فکر میکنه از شعرو احساس بی بهره ام....!؟ 

شاید باشم!!!شاید اون قدرها از ذوق و فهم ادبی بهره نبرده باشم

اما حداقل این دوساله که همه چیز برام شده ادبیات ، شعر ...!

اگه می دونست...! 

کجایی ویس...! 

راست می گفتی ویس!  

سخنان به ظاهر شیرین..درونش آهنین ،بیرونش زرین!   

باید بهش می گفتم:

تو که از شعر و احساس سرشاری ..

نمی دونی والاترین احساسات بیان کردنی نیستند و اساسا عاشقان حقیقی خاموشند!؟  

اما نه.. 

خودم چقدر عاشق بودم..؟!عاشق واقعی!

 

--------- 

خوندن منظومه ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی را  

اکیدا به عاشقان و معشوقان توصیه می کنم ! 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد