دوست!

بی دوست نشاید زنده بودن!

دوست!

بی دوست نشاید زنده بودن!

آه خدای من..

اومدن این شبا  

و من حرفی واسه گفتن ندارم...

لال شدم انگار.... 

نظرات 2 + ارسال نظر
گیس طلا شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:37 ق.ظ http://sevom.blogsky.com/

خیلیا لال شدن انگار یه دنیا حرف داشتن تا دیروز امشب اما دیگه هیچی ندارن برای گفتن هیچی منم یکیش

جواد سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:36 ق.ظ http://fast2.orq.ir

سلام من
منویادت میاد
چجوریایی
من که خوب نیستم امتحانات ترم تابستونم نزدیکه
هنوزم کتابامو نخوندم
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد